فیفیلم

خلاصه ای از داستان این فیلم در دسترس نیست

A summary of the story of this movie is not available

خلاصه ای از داستان این فیلم در دسترس نیست

A summary of the story of this movie is not available

جلیل (پژمان جمشیدی) و جلال (حسین یاری) دو برادرند که یکی در تاکسی اینترنتی و دیگری در استخر به عنوان غریق نجات مشغول به کار هستند، جلیل در کنار فعالیت اصلی خود در اینستاگرام هم فعالیت می‌کند، در یکی از روزها که جلیل قصد داشت برای صفحه خود در اینستاگرام با یکی از مشتریان استخر دوربین مخفی بگیرد مشکلی به وجود می آید و شخص بیهوش می شود، جلیل که فکر می کند او را کشته به برادرش زنگ می زند و زمانی که هر دو سعی در پنهان کردن جسد داشتند متوجه می شوند که شخص بیهوش شده پسر وزیر (امیرحسین آرمان) بوده و فردا دادگاه مهمی دارد، در ادامه متوجه می شوند اشخاصی به دنبال پسر وزیر بوده‌اند و الان هم در تعقیب آن ها هستند

Jalil (Pejman Jamshidi) and Jalal (Hossein Yari) are two brothers, one is working in an internet taxi and the other is working as a lifeguard in a swimming pool. Jalil is also active on Instagram in addition to his main activity. He was trying to take a hidden camera for his page on Instagram with one of the customers of the swimming pool. There was a problem and the person fainted. Jalil, who thought he had been killed, called his brother and found out when they both tried to hide the body. They find out that the unconscious person is the minister's son (Amir Hossein Arman) and he has an important court tomorrow, then they realize that people were looking for the minister's son and are still looking for them.

خلاصه ای از داستان این فیلم در دسترس نیست

A summary of the story of this movie is not available

خلاصه ای از داستان این فیلم در دسترس نیست

A summary of the story of this movie is not available

ت مورداک (دردویل) و ویلسون فیسک سعی می‌کنند رقابت و خودخواهی‌ های تاریک‌ تر خود را کنار بگذارند تا به مردم نیویورک کمک کنند، فقط برای اینکه گذشته‌ شان «به آنها برسد

Tadak (Daredevil) and Wilson Fisk try to put aside their rivalry and darker egos to help the people of New York, only for their pasts to "catch up."

یک مامور پلیس انفرادی به طرز ماهرانه ای بر لبه قانون در فضای وحشی دنیای اموات اسلواکی شرقی در اوایل دهه 90 حرکت می کند.

A solitary police operative skilfully moves on the edge of the law in the wild atmosphere of the East Slovak underworld in the early 90s.

کای برای تعطیلات از تایوان می آید و با فو آنگ ملاقات می کند که بعداً ناپدید می شود. کای در جستجوی او، متوجه شیائوکسین و کارگران چینی در آسمان خراش می شود که داستان آن منعکس کننده داستان اوست. در یک تابستان گرم و آهسته، پیوندهایی بین...

Kai arrives from Taiwan for a holiday where she meets Fu Ang who later vanishes. Searching for him, Kai learns of Xiaoxin and Chinese workers in a skyscraper whose story mirrors hers. Over a hot, slow summer, bonds develop between...

سیمبا که پادشاه سرزمین های غرور شده است، تصمیم می گیرد تا توله اش نقش پنجه هایش را دنبال کند و منشا پدر مرحومش موفاسا کشف شود.

Simba, having become king of the Pride Lands, is determined for his cub to follow in his paw prints while the origins of his late father Mufasa are explored.

خیاطی کارکشته عاشق بانویی شده که همسرش را اعدام کرده‌اند. خیاط به دلیل دلبستگی به رفاقت با دوستش، شجاعت بیان این عاشقانگی را ندارد و بانو نیز به دلیل وفاداری به شوی رفته‌اش دهان می‌بندد و دل را لجام می‌زند. این عشق پنهان داستان ناتمام بسیاری از مردان و زنان شرقی است. عشق‌هایی که سرانجامش را باید در فلسفه شرق جست

A skilled tailor fell in love with a lady whose wife was executed. Due to his attachment to friendship with his friend, the tailor does not have the courage to express his love, and the lady closes her mouth and restrains her heart due to her loyalty to her beloved. This hidden love is the unfinished story of many Eastern men and women. Loves whose end should be found in Eastern philosophy